یک نمونه مدلسازی شده از مجموعه گزارههای مرتبط با موضوعِ "نان":
د- یک نمونه مدلسازی شده از مجموعه گزارههای مرتبط با موضوعِ "نان":
موضوعات تاثیرگذار در زندگی انسان به دودستهی حداقلی وحداکثری تقسیم میشوند. موضوعاتی که حداکثر تاثیر را در زندگی انسان میگذارند، موضوعات حیاتی یا "استراتژیک" هستند که بدون ملاحظة موقعیت آنها نمیتوان استمرار زندگی را انتظار داشت. نیازهای غذایی انسان از این دسته موضوعات و مبناییترین مساله حیات او هستند و نیازمند مبناییترین محاسبات و برنامه ریزیها میباشند. برخی گزارههای دینی مرتبط با این موضوع عبارتند از:
خَیرُ طَعَامِکُم الخُبْزُ[1]
ترجمه: "بهترین غذای شما نان است."
اِنَّمَا بُنِیَ الجَسَدُ عَلَی الخُبزِ[2]
ترجمه: "نیروی بدن از نان است. پایه واساس بدن بر نان است."
أَکْرِمُوا الْخُبْزَ فَإِنَّهُ قَدْ عَمِلَ فِیهِ مَا بَیْنَ الْعَرْشِ إِلَى الْأَرْضِ وَ مَا فِیهَا مِنْ کَثِیرٍ مِنْ خَلْقِهِ[3]
ترجمه: "به نان اهمیت فراوان بدهید و با احترام نسبت به آن رفتار کنید چرا که تمام فعالیت آسمانها وزمین و تمام موجودات عالم از زمین تا عرش خدا، برای تولید آن هماهنگ شده و تلاش کردهاند."
أَعْلَیَ الطَّعَامِ الْخُبْزُ وَ اللَّحْمُ وَ أَوْسَطُهُ الْخُبْزُ وَ الزَّیْتُ وَ أَقَلُّهُ الْخُبْزُ وَ الْمِلْحُ.[4]
ترجمه: حضرت صادق علیه السلام درتفسیر آیه"به فقرا از نوع متوسط غذایی که می خورید بدهید" فرمودند:
"منظور از نوع متوسط غذایی که می خورید سرکه و زوغن زیتون و نان است. بهترین نوع غذا، نان وگوشت است و کمترین کیفیت در غذا، نان ونمک است."
کَادَ الفَقْرُ اَنْ یَکُونَ کُفْرًا[5]
ترجمه: "فقراز موثرترین عوامل کفر و زمینهساز روی گرداندن از حقایق است."[6]
اگر با دید سیستمی و استراتژیک به این روایات نظر شود بهدست میآید که این روایتها فقط در مقام تعیین جایگاه نان در زندگی انسان نبوده، در مقامِ القاء سه امر زیر نیز هستند:
- ضریب اهمیت نان در زندگی و بیشترین هماهنگی آن با ساختار طبیعی آفرینش انسان. لذا چیز دیگری ازخوراکیها را جایگزین آن نمیداند.[7] یعنی نان، هیچگاه نقش استراتژیک خود را ازدست نمیدهد و نباید برای حل مشکلات موجود در آن به فکر خوراک جایگزین بود. بهعبارت دیگر روایت در مقام تعیین مبنای الگوی غذایی است و الگوی مصرف نان به عنوان غذای اول، را مناسبترین الگو با انسان وزیست او معرفی میکند پس نباید برای حل مشکلات نان به فکر تغییر اولویت در مصرف ماده غذایی بود؛ بلکه اگر الگوهای مصرف دیگری به طور عمومی وجود دارد(نه در محیط وشرایط خاص) باید اصلاح شوند(مانند عادت به برنج خواری).[8]
- نقاط بحران:[9] نقاط بحران در این قسمت طبق تشخیص اسلام عبارتند از: کماهمیت شدن نان درنظرمردم(عادی شدن نان)، تغییر اولویت مصرف از نان به مواد غذایی دیگر و در نتیجه سرازیر شدن سرمایه در قسمتهای دیگر و کاهش رشد کمی و کیفی کشت و صنعت نان. از سوی دیگر نیز این روایات، بیانگر یک نقطه بحرانی بسیار مهم و موثر در زندگی فردی واجتماعی انسانها هستند که عدم تامین معاش و حداقل، نان برای مردم به غیر از عوارض اجتماعی وبحرانهای عمومی درجامعه، موجب بروز عوارض منفی فکری وروحی نسبت به دین و خدا خواهد شد. وظیفه حکومت اسلام و قوای امنیتی او در این قسمت از مهمترین وظایف است چرا که تمام فلسفه حکومت و تلاشی که برای برقراری وحفظ آن میشود، حرکت دادن نفوس به سمت خدا و یا حداقل ایجاد زمینه حرکت نفوس به سمت خدا است واین روایات به صراحت ازمبناییترین موردی که موجب رویگردانی از هدف میشود سخن گفتهاند.
براساس روایات مذکور، استراتژیِ "نانِ مقوّی و ارزان برای همه" مبنای استراتژی غذایی و امنیت غذایی در حکومت اسلام قرار میگیرد.
راهبردهای اجرایی برای تحقق این استراتژیِ کلی، طیف گستردهیی از تامین فرصتهای شغلی، مهار تورم، بالابردن تولید، پوششهای تامین اجتماعی و... دارد؛ لکن یکی از راهبردهای اثربخش در این موضوع، تغییر الگوی رائج حاکم بر فرآیند دستیابی به نان است. الگوی حاکم بر فرآیند دستیابی به نان، خرید نان از نانوایی است. اسلام، الگوی دیگری را برای دستیابی به نان ارائه کرده است و حرکت براساس الگوی فعلی را زمینهساز بحران میداند. روایت زیر بیانگر استراتژی اسلام در امر دستیابی به نان است:
شِرَاءُ الْحِنْطَةِ یَنْفِی الْفَقْرَ وَ شِرَاءُ الدَّقِیقِ یُنْشِئُ الْفَقْرَ وَ شِرَاءُ الْخُبْزِ مَحْقٌ[10]
ترجمه: (مجموعه پنج تعبیر مختلف موجود درروایات)
اگر میتوانی گندم بخر و خودت به نان تبدیل کن، خرید گندم موجب بهینه شدن موقعیت زندگی است. کسی که آرد بخرد زمینه ایجاد بحران در زندگی خود را فراهم کرده است. خرید آرد موجب از بین رفتن نیمی از توان مالی انسان است و کسی که نان آماده بخرد مستقیما مبتلا به بحران در زندگی شده است. خریدن نان آماده، بیچارگی و عجز است و انسان را کم کم نابود میکند."
این روایت مبنای یک استراتژی و الگوی جانشین در امر نان را ارائه کرده است: "انتقال چرخه تهیه نان از بازار به خانه". این روایت را میتوان بیانگر یک ملاک کلی دانست: مایحتاج اولیه و دائمی انسان باید توسط خودش تهیه شود. و فرد فقط به تهیه مواد اولیه از بازار اقدام کند و فرایند تبدیل این مواد به مواد مصرفی، در منزل انجام شود. تامین امنیت غذاییِ یک کشور با این استراتژی قابل حصول است.[11]
طبعا این سیاستگذاری در صورتی اجرایی خواهد بود که ابزار ودانش فنی تبدیل مواد اولیه به مواد مصرفی در خانه، عمومی شود و این امر ممکن نخواهد شد مگر با طراحی یک ابزار مناسب برای تولید آسان نان در خانه. ابزاری که از یک طرف آن گندم وآب و افزودنیها ریخته شود و ازطرف دیگر نانِ مناسب در مدت مناسب با تعداد مناسب به دست آید(ابزاری با کارکردی مانند یک ماشین لباس شویی خانگی).[12]
اجرای این استراتژی غیر از حل ریشهیی مشکل ضایعات نان و واردات گندم، انتقال سرمایه عظیم کارخانجات آرد کنی و توزیع آرد و نانواییها ونیروهای انسانی آنها به بخشهای بنیادین دیگر جامعه، را بههمراه خواهد داشت.
استراتژی انتخاب دانه برای کشت و تولید نان را بدین گونه ترسیم شده است:
فَضْلُ خُبْزِ الشَّعِیرِ عَلَى الْبُرِّ کَفَضْلِنَا عَلَى النَّاسِ وَ مَا مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا وَ قَدْ دَعَا لِأَکْلِ الشَّعِیرِ وَ بَارَکَ عَلَیْهِ وَ مَا دَخَلَ جَوْفاً إِلَّا وَ أَخْرَجَ کُلَّ دَاءٍ فِیهِ.[13]
ترجمه: " برتری نان جو نسبت به نان گندم مانند برتریِ ارزش وفایده ما معصومین بر دیگر مردم است. تمام پیامبران از خداوند درخواست نان جو داشتند وآن را پرفایده میدانستند. هرکس نان جو بخورد زمینهی سلامتی خود رافراهم کرده است."
این روایت وروایات دیگری که بیانگر خصوصیات نان جو هستند، یک خط مشی تولیدی را ارائه میدهند: ضرورت توسعه کشت جو و توسعه صنایع تبدیلی به انواع نان جو و ضرورت توسعه فرهنگ استفاده از نان جو(حداقل به اندازه نان گندم ودر کنار آن).
آرد کردن:
الگوی جاری در آرد کردن، گرفتن سبوس گندم است. اسلام برای تهیه آردِ نان، الگو و استراتژی دیگری را ارائه کرده است:
أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام کَانَ لَا یُنْخَلُ لَهُ الدَّقِیقُ وَ کَانَ یَقُولُ لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِخَیْرٍ مَا لَمْ یَلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ وَ یَطْعَمُوا أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّلِّ[14]
ترجمه: " آرد نان علی علیه السلام را الک نمیکردند و وی همیشه میفرمود: مسلمانان تا وقتی که به پوشیدن لباس غیر مسلمانان وخوردن غذای آنها رو نیاوردهاند، مشکلی نخواهند داشت اما وقتی به فرهنگ آنها رو آورند خداوند نیز ذلت وبیچارگی را برآنها چیره میکند."
استراتژی "تولید آرد سبوسدار"، توصیهیی است که اسلام برای رسیدن به امنیت غذایی صادر کرده است.
تخمیر:
عملیات خاصی در فرآیند تخمیر صورت میگیرد. دستیابی به سریعترین و باکیفیتترین و بیشترین خمیرِ مناسب برای تبدیل به نان، دغدغة محققین صنایع غذایی است. اسلام برای دستیابی به خمیری که نان بیشتری را تولید کند، راهبردی را ارائه کرده است:
أَنَُّ عَلیًّا کَانَ یُعَاتِبُ غِلْمَانَهُ فِی تَخْمِیرِ الْخَمِیرِ وَ یَقُولُ هُوَ أَکْثَرُ لِلْخُبْزِ[15]
ترجمه: " علی علیهالسلام به خدمت کارانش نسبت به نپوشاندن روی خمیر نان، اعتراض میکرد و میفرمود: قرار دادن خمیر در ظرفِ دربسته برای مدت مناسب, موجب بیشترشدن مقدار بهرهبرداری از آن برای پخت نان میشود.[16]
راهبردِ "تولید خمیر در ظروف دربسته"، پیشنهادی است که اسلام برای دستیابی به کمیت و کیفیت بهتر نان ارائه کرده است.
اندازة نان:
برای کمیّت نانِ تولیدی و اندازهیی که در نهایت خواهد گرفت، گزینههای بسیار متنوعی قابل تصور و درحال اجراست. بهاستناد روایت زیر اسلام در این زمینه استراتژی "نان یکنفره" را ارائه کرده است:
صَغِّرُوا رُغْفَانَکُمْ فَإِنَّ مَعَ کُلِّ رَغِیفٍ بَرَکَةً.[17]
ترجمه: "قرصهای نان را کوچک درست کنید که بهرهبرداری[18] از نان بیشترمیشود."
میزان حرارت نان پس از تولید:
نان از تنور خارج میشود و دو راه برای تحویل آن به مشتری قابل تصور است: تحویل نان گرم یا سپری کردن زمان انتظار و تحویل نانِ سرد. اسلام برای این محور از چرخة تولیدِ نان، استراتژیِ "نانِ سرد" را پیشنهاد میکند. روایت زیر بیانگر این استراتژی است:
أَقِرُّوا الْحَارَّ حَتَّى یَبْرُدَ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله قُرِّبَ إِلَیْهِ طَعَامٌ حَارٌّ فَقَالَ أَقِرُّوهُ حَتَّى یَبْرُدَ مَا کَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِیُطْعِمَنَا النَّارَ وَ الْبَرَکَةُ فِی الْبَارِدِ[19]
ترجمه: " غذای داغ نخورید، بگذارید سرد شود. خداوند آتش را به عنوان غذا به ما نداده است. اثر بخشی وبهرهی خوبِ غذا، وقتی است که غذا خنک شده باشد."[20]
مصرف:
روایات زیر تعیینکنندة استراتژی مصرف و راهبردهای طراحی فرهنگ مصرف نان هستند:
اِهَانَهْْ الکَسرَهْْ مِنَ الخُبْزِ یُورِثُ الفَقْرَ[21]
ترجمه: "بی اهمیت شمردنِ خردههای نان زمینهساز بحران مالی است."
کَانَ أَبِی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهالسلام إِذَا رَأَى شَیْئاً مِنَ الْخُبْزِ مَطْرُوحاً وَ لَوْ قَدْرَ مَا تَجُرُّهُ النَّمْلَةُ نَقَصَ مِنْ قُوتِ أَهْلِهِ بِقَدْرِ ذَلِکَ[22]
ترجمه: "پدرم امام سجاد علیه السلام وقتی تکه نانی را در زمین خانه پیدا می کردند (گرچه به اندازه دهان مورچه)، به همان مقدار از خرجی اهل خانه کم میکردند.
این روایات ضرورت ایجاد فرهنگ خاص را در امر مصرف غذا مخصوصا نان، ارائه میکنند. اینگونه فرهنگسازیها به وسیله کتابهای درسی دانش آموزان، تابلوهای تبلیغاتی درشهر، روی اجناس و برنامههای رادیو تلویزیونی و فیلمها قابل انجام است و همزمان با اجرای دیگر سیاستگذاریها باید اجرا شود.
نتیجه:
در نگرش اسلام:
- نان دارای بالاترین ضریب اهمیت در تغذیه انسان است.
- به علت استراتژیک بودن مسالهی نان، نظارت ودخالت دولت در تعادل وضعیت نان ضروری است.
- سرمنشاء مشکلات نان به دو امر برمی گردد:
أ- بازاری بودن تولید وتوزیع نان (در برابر خانگی بودن تولید)
ب- پایین بودن ضریب اهمیت آن در افکار عمومی (بی اهمیت بودن و عادی شدن نزد تولید کننده و مصرف کننده)
- وضعیت بهینه در امر نان عبارت است از:
أ- وارد ساختن نان جو در چرخه تولید و مصرف
ب- نگرفتن سبوس .
ج- تهیه خمیر در ظروف دربسته با زمان انتظار مناسب
د- تهیه قرصهای نان با حداقل اندازهة ممکن
ه- ایجاد فرهنگ مصرف نان سردشده
و- تهیه نان در خانه
راهبرد اصلی پیشنهادی برای رسیدن به وضعیت مطلوب در نان، در محور بلندمدت عبارتست از:
- انتقال چرخه تولید نان از نانواییها به خانه و خانواده با ایجاد ماشینِ مناسب پخت در خانه بعلاوة زمینه سازیهای فرهنگی در دو موردِ احترام و اهمیت نان، پخت نان درخانهها، بهطوری که احترام به نان و تهیه نان درخانه، جزء شاخصههای فرهنگی شود.
راهکارهای پیشنهادی برای طراحی خط مشی انتقالی و کوتاه مدت عبارتند از:
- برگزاری مستمر کارگاههای آموزشی پخت نان برای نانواییها با تاکید بر:
- ایجاد روحیه احترام و اهمیت دادن به نان
- تهیه خمیر در ظروف دربسته
- روش تهیه نان در حداقل اندازه
- روش تحویل نان سرد به مشتری
- تبدیل برخی کارگران نانواییها از افراد سطح پایین به افراد برتر(البته بعد از زمینهسازیهای فرهنگی واجتماعی نسبت به نان واهمیت نانوا و بهینهسازی حقوق، مزایا و شرایط اولیه محیط شغلی)[23]
مراحل طرح:
مرحله اول: ترویج فرهنگ مصرف نان سبوسدار
مرحله دوم: وارد کردن نان جو به چرخه مصرف و ترویج و فرهنگسازی نسبت به مصرف نان جو
در مرحلة سوم، ایجاد کارخانههای خمیرسازی است یعنی به جای تحویل آرد به نانواییها و مردم، خمیر مناسب و مطلوب به نانواییها، مغازهها و سوپرها تحویل داده شود و فرهنگ خرید خمیر و تبدیل آن به نان در خانه به جای خرید نانِ آماده ترویج گردد.
در مرحله چهارم: کارخانههای تولید ماشین پخت نان ایجاد شود(ماشینهایی در اندازهها و مدلهای متنوع با کارکردهای مختلف که مانند ماشین لباسشویی بتوان از یک طرف آب و گندم و افزودنیهای لازم را ریخته و برای نوع، زمان و تعداد پخت مورد نظر تنظیم کرده و از سوی دیگر نان آماده تحویل گرفت) و فرهنگ استفاده از ماشین نانپزی مانند ماشین لباسشویی ترویج شود.
نتایج مورد انتظار: انتظار میرود پس از مراحل فوق، مصرف عمومی مردم در شرایط عادی به صورت زیر درآید:
مصرف نانهای جو سبوسدار یک نفره که در خانه تولید میشود . بنابراین انتظار میرود همانطور که عموم مردم برنج پخته شده از بازار نمیخرند و برنج را به صورت خام تهیه میکنند، به جای عادت به خرید نان آماده، گرایش به سوی خرید گندم یا آرد یا خمیر از بازار پیدا کنند و خود در خانه به نان تبدیل کنند.
نقاط مشکل و توقف احتمالی:
- عدم استقبال ذائقه عمومی از نان سبوسدار و نان جو و نانهایی با اندازة کوچک
- همراهی نکردن نانواییها برای اجرای دستورالعملهای فنی پخت نان
- ناتوانی نسبت به ایجاد کارخانه خمیرسازی و کارخانه ماشین نانپزی
- عدم استقبال عمومی از ماشینهای نانپزی به علت ضعف ماشینها یا قیمت آنها حجم نامناسب یافقدان پشتیبانی و خدمات پس از فروش
- فقدان دید و نگرش لازم در متصدیان وتصمیمگیران
- مانعتراشی کسانی که ا زضایعات نان و قاچاق آرد و وضعیت نابسامان نان سود میبرند.
محرک مجدد:
- بالابردن ضریب اهمیت فرهنگسازی نسبت به این طرح (یعنی بالا بردن میزان کاری که برای ایجاد دید و نگرش لازم در مسئولین و مردم نسبت ضرورت انجام این طرح و منافع آن و مضرات وضعیت فعلی، باید انجام بشود)
- بالا بردن ضریب اهمیت آموزش نانواییها و منوط شدن صدور پروانه تاسیس نانوایی به گذراندن دورههای آموزشی
- استفاده از عقل جمعی و تجربه عموم متخصصین برای راهاندازی کارخانه مناسب برای تولید هماهنگ با وضعیت اقتصادی و جغرافیایی و مسکن مردم و نیازهای خدماتی پس از فروش
نقطه پایان:
ورود ماشین نانپزی در اغلب خانهها و خرید دانه جو یا گندم از بازار و تولید نان جو سبوسدار در خانه + ورود خمیر سبوسدار جو یا گندم در مغازهها برای مصرف در مواقع خاص + وجود نانواییها برای پخت نان سبوسدار در موارد انبوه و ضروری + ورود نان بدون سبوس برای برخی سلیقههای خاص در قنادیها و مراکز تولید کیک و شیرینی و...
[1] مکارمالأخلاق، ص174؛ سند و تکملة متن: من الفردوس عن عائشة قالت قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: خیر طعامکم الخبز و خیر فاکهتکم العنب
[2] الکافی، ج6 ص287؛ سند: مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنِ الْوَلِیدِ بْنِ صَبِیحٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ
[3] الکافی، ج6ص302؛ سند: عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ قَالَ النَّبِیُّ صلیاللهعلیهوآله
نکته: در روایت دیگری اینگونه آمده است که: لَا یُصَلَّى عَلَى شَیْءٍ مِنَ الطَّعَامِ فَإِنَّمَا هُوَ رِزْقُ اللَّهِ لِخَلْقِهِ وَ نِعْمَتُهُ عَلَیْهِمْ فَعَظِّمُوهُ وَ لَا تَطَئُوهُ وَ لَا تَتَهَاوَنُوا بِهِ فَإِنَّ قَوْماً مِمَّنْ کَانَ قَبْلَکُمْ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ فِی أَرْزَاقِهِمْ فَاتَّخَذُوا مِنَ الْخُبْزِ النَّقِیِّ مِثْلَ الْأَنْهَارِ فَجَعَلُوا یَسْتَنْجُونَ بِهِ فَابْتَلَاهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالسِّنِینَ وَ الْجُوعِ فَجَعَلُوا یَتَتَبَّعُونَ مَا کَانُوا یَسْتَنْجُونَ بِهِ فَیَأْکُلُونَهُ وَ فِیهِمْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ. (دعائمالاسلام، نعمانبن محمد تمیمی مغربی، متوفی363 هجری قمری، انتشارات دارالمعارف مصر1385 قمری، ج1 ص 179؛ سند و تکملة متن: عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الصَّلَاةِ عَلَى کُدْسِ الْحِنْطَةِ فَنَهَى عَنْ ذَلِکَ فَقِیلَ لَهُ فَإِذَا افْتَرَشَ وَ کَانَ عَلَى السَّطْحِ فَقَالَ...).
علامه طباطبایی در المیزان اینگونه آوردهاند: ..... فی تفسیر القمی فی قوله تعالى"و ضرب الله مثلا قریه آمنه الآیة"، قال: قال علیهالسلام، نزلت فی قوم کان لهم نهر یقال له الثرثار و کانت بلادهم خصبة کثیرة الخیر، و کانوا یستنجون بالعجین و یقولون: هو ألین لنا، فکفروا بأنعم الله و استخفوا فحبس الله هم الثرثار فجدبوا حتى أحوجهم الله إلى أکل ما یستنجون به حتى کانوا یتقاسمون علیه. أقول: و رواه فی الکافی عنه بإسناده عن عمرو بن شمر عن أبی عبد الله علیهالسلام مفصلا، و العیاشی عن حفص و زید الشحام عنه .....(المیزان، ج12ص375)
[4] مستدرکالوسائل، ج15 ص419؛ سند و تکملة متن: أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ السَّیَّارِیُّ فِی التَّنْزِیلِ وَ التَّحْرِیفِ، عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ قَالَ.
[5] الکافی، ج2 ص307؛ سند و تکملة متن: عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً وَ کَادَ الْحَسَدُ أَنْ یَغْلِبَ الْقَدَرَ.
[6] توجه به ترکیب و برآیند این روایت با روایت قبلی، ضروری است. ترکیب این دو روایت، تعیین کنندة حداقل و مرزی است که عبور از آن موجب بحران است.
[7] با وجود این که خوراکی مثل خرما درمحیط عرب فراوان دردسترس بوده است.
[8] در نتیجه تمام سرمایه هاو فعالیت های اضافی که در بخش تولید و آماده سازی و توزیع ونگهداری آن مادة غذایی به کار می رود باید به چرخه نان منتقل شود. اجرائی کردن این نگرشها نیازمند بسترسازیهای قانونی و فرهنگی است که در قسمت روایات قانونگذار و فرهنگساز اشاره میشود.
[9] اگر عاملی در مبنا و اساسِ موضوعی قرار گرفت و بهعنوان حداقل و مرز برای آن تعریف شد، عملکردی که موجب خروج از این جریانِ مبنایی باشد موجب بروز بحران در سیستم خواهد بود.
[10] کافی،ج 5 ص166؛ سند و تکملة متن: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ نَصْرِ بْنِ إِسْحَاقَ الْکُوفِیِّ عَنْ عَبَّادِ بْنِ حَبِیبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام یقول: شِرَاءُ الْحِنْطَةِ یَنْفِی الْفَقْرَ وَ شِرَاءُ الدَّقِیقِ یُنْشِئُ الْفَقْرَ وَ شِرَاءُ الْخُبْزِ مَحْقٌ قَالَ قُلْتُ لَهُ أَبْقَاکَ اللَّهُ فَمَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَى شِرَاءِ الْحِنْطَةِ قَالَ ذَاکَ لِمَنْ یَقْدِرُ وَ لَا یَفْعَلُ.
نکته: این روایت به بیانهای دیگری نیز وارد شده است که عبارتند از: شرا الحنطه عز وشرا الدقیق ذل وشرا الخبز فقر(کافی، ج5 ص167)؛ من اشتری الحنطه زاد ماله ومن اشتری الدقیق ذهب نصف ماله و من اشتری الخبز ذهب ماله(التهذیب، شیخ طوسی، ج7 ص162)؛ اذا کان عندک درهم فاشتر به الحنطه فان المحق فی الدقیق(کافی، ج5 ص167)
[11] این استراتژی در حوزههای مختلف صنعت و تکنولوژی با عنوانِ "انبوه زدایی" یا "تولید منعطف و منطقهیی" نیز شناخته میشود. برای تقریب تصور چنین موقعیتی در زندگی مدرن امروزه و آینده، مطالعة کتاب "موج سوم"، الوین تافلر، ترجمه شهیندخت خوارزمی، انتشارات فاخته1380 راهگشاست.)
[12] والبته چنین ماشینی عمومی نخواهد شد مگر با تولید مناسب و رسیدن قیمت آن به سطح قدرت خرید حداقل طبقه کارمند واشاعه فرهنگ آن در خانوادهها. این روش در مراحل تدریجی خود، با قدرت خرید و سلیقه تمام لایههای جامعه منطبق میشود و بسیاری ازنگرانیها و بحرانهای احتمالی را منتفی میکند و با توسعهی قابلیتهای این ماشینها برای پخت نانهای مختلفِ گندم ، جو، برنج، عدس و.... ،جایگزینهای ممکن برای شرایط اضطراری درگندم را نیز به وجود میآورد.
[13] الکافی، ج6 ص304 ؛ سند و تکملة متن: عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ فَضْلُ خُبْزِ الشَّعِیرِ عَلَى الْبُرِّ کَفَضْلِنَا عَلَى النَّاسِ وَ مَا مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا وَ قَدْ دَعَا لِأَکْلِ الشَّعِیرِ وَ بَارَکَ عَلَیْهِ وَ مَا دَخَلَ جَوْفاً إِلَّا وَ أَخْرَجَ کُلَّ دَاءٍ فِیهِ وَ هُوَ قُوتُ الْأَنْبِیَاءِ وَ طَعَامُ الْأَبْرَارِ أَبَى اللَّهُ تَعَالَى أَنْ یَجْعَلَ قُوتَ أَنْبِیَائِهِ إِلَّا شَعِیراً.
[14] محاسن برقی، ج2 ص440؛ سند: فِی الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ جَمِیعاً عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ علیهالسلام
[15] قربالاسناد، عبداللهبن جعفر حمیری(متوفی قرن سوم هجری)، انتشارات کتابخانه نینوی تهران، ص34؛ سند: عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ علیهالسلام
[16] علامه مجلسی در ذیل این روایت توضیحی دارند که مویّد ترجمه است:
بیان فی تخمیر الخمیر: أی تغطیته بثوب عند الخبز أو قبله أیضا فإن وقوع الأعین علیه مما یذهب ببرکته و لا استبعاد فی أن یکثر الله الخمیر بذلک أو المراد به ترکه زمانا طویلا حتى یجود و کونه سببا للزیادة و البرکة و النفع ظاهر مجرب قال فی القاموس الخمر ترک العجین و الطین و نحوه حتى یجود کالتخمیر و الفعل کضرب و نصر و هو خمیر و قال التخمیر التغطیة. (بحارالأنوار، ج63 ص 269)
[17] الکافی، ج6ص303؛ سند: مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَقْطِینٍ قَالَ قَالَ أَبُوالْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله.
[18] در لسانالعرب ذیل کلمة "برکه" آمده است: روى ابن عباس انّ معنى البَرَکة الکثرة فی کل خیر و قال الزجاج: المبارک ما یأتی من قِبَله الخیر الکثیر؛ قیل البرکة: الزیادة؛ یقال تبارک: تعظم و اتسعت رحمته و کثرت نعمته.
[19] الکافی، ج6 ص321؛ سند: مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام
[20] در روایت دیگری آمده است که: الخبز البارد یورث الحفظ (مصباح کفعمی، ص200)
[21] جامعالاخبار، تاجالدین شعیری(قرن ششم هجری)، انتشارات رضیقم1363، ص124
[22] دعائمالاسلام، ج2 ص115؛ سند: عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ قَالَ
[23] اهمیت نقش دولت و قوای دولتی، در نظارت برحسن انجام این کارگاهها است.
- ۹۳/۰۴/۱۷
- ۶۶۵ نمایش